اگر ابریشم و ادویه کالای اعصار گذشته و نفت راکالای قرن بیستم بنامیم، قطعاً میتوان اطلاعات را کالای قرن حاضر نامید. کالایی که انتخاب تکنولوژی، جادههای بس سهل الوصول را برایش آماده ساخته است. اطلاعات و تکنولوژی در یک چرخه رو به رشد یکدیگر را با اثر متقابل ارتقاء میدهند، و هر یک به رشد دیگری کمک میکند. ولی در این میان سیستمهایی که حجم عظیم اطلاعات را سامان داده، آنها را در قالبهای تکنولوژی جای دهد، و امکان استفاده موثر از آنها را پدید آورد، نقشی بسزا برعهده دارند.بهترین راه رسیدن به این دستاورد مهم استقرار سیستمهای اطلاعاتی مناسب است.
هر چند در قیاس با روند رشد سرسام آور تکنولوژی و اطلاعات، در ابتدا سیستمهای اطلاعاتی و علوم مرتبط با آن از چنین رشدی برخوردار نبوده ، ولی در سالهای اخیر این علوم با شیبی فزاینده به چرخه سه گانه اطلاعات، "تکنولوژی" و "سیستمهای اطلاعاتی" پیوسته است.
کسانی
که آخرین اخبار در زمینه فن آوری های بی سیم را دنبال می کنند، از خبرهای
مرتبط با فن آوری نسبتا جدیدی که با عنوان وایمکس شناخته می شود اطلاع
دارند.این فن آوری به منظور بالابردن اتصال باندپهن در دستگاه های موبایل
و ثابت که در سرتاسر جهان استفاده می شود ایجاد شده است.
امروزه این فن آوری برای رساندن اینترنت پرسرعت و اتصالات بهتر به کشورهایی که از نظر اقتصادی با مشکل روبرو هستند استفاده می شود. وایمکس به عنوان گزینه بی سیم پرسرعت شناخته شده است و می تواند از علاقمندی رو به رشد کاربران در دستیابی به میزان زیاد داده بر روی تلفن های همراه پشتیبانی کند.
خواه ناخواه استفاده گسترده از وایمکس منوط بر آزمایش های موفقیت آمیز این فن آوری خواهد بود که همزمان با توسعه دیگر فن آوری های بی سیم پرسرعت که رقیب وایمکس به شمار می آیند انجام می گیرد. تنها با گذشت زمان مشخص خواهد شد که آیا وایمکس تبدیل به بخش مهم آینده تلفن همراه خواهد بود و یا نه!
ادامه مطلب ...امروزه ضرورت شناسایی خودکار عناصر و جمع آوری داده مرتبط به آنان بدون نیاز به دخالت انسان جهت ورود اطلاعات در بسیاری از عرصه های صنعتی ، علمی ، خدماتی و اجتماعی احساس می شود . در پاسخ به این نیاز تاکنون فناوری های متعددی طراحی و پیاده سازی شده است .
به مجموعه ای از فناوری ها که از آنان برای شناسایی اشیاء
، انسان و حیوانات توسط
ماشین استفاده می
گردد ، شناسایی خودکار و یا به اختصار Auto ID
گفته می شود .
هدف اکثر سیستم های شناسایی خودکار ، افزایش کارآیی ، کاهش خطاء ورود
اطلاعات و آزاد سازی زمان کارکنان برای انجام کارهای مهمتر نظیر
سرویس دهی بهتر به مشتریان است .
تاکنون فناوری های مختلفی به منظور
شناسایی خودکار طراحی و پیاده سازی شده است . کدهای میله
ای ، کارت های هوشمند ، تشخیص صدا ، برخی فناوری های بیومتریک ، OCR (
برگرفته شده از optical character recognition ) و
RFID ( برگرفته شده از radio frequency
identification ) نمونه هایی در این زمینه می باشند .
در ادامه با فناوری RFID بیشتر آشنا خواهیم
شد .
در پست قبلی خبری در مورد اجرای طرح پایلوت مترو اینترنت در قم بر اساس IPV6 اعلام شد . به همین مناسبت برای آشنایی هر چه بیشتر خوانندگان با IPV6 مقاله ای در این زمینه ارائه می شود . امیدوارم مفید واقع شود :
انتقال به IPV6
ترجمه: افسانه دشتی
ماهنامه شبکه - دی ۱۳۸۳ شماره 50
اشاره :
گسترش
تقاضا برای سرویسهای مبتنی بر IP نیاز به یک روش یا فناوری جدید را که
بتواند تعداد زیادی از کاربران را پشتیبانی کند و تعداد زیادی آدرسIP را
در اختیار قرار دهد بیش از پیش مشخص میکند. IPV6 به گونهای طراحی شده
است که بتوان به واسطه آن سرویسهای مختلف IP را به شمار زیادی از کاربران
چه از نظر تعداد و چه از لحاظ وسعت جغرافیایی ارایه کرد. با استفاده از
IPV6 فضای آدرسدهی چندین برابر میشود، در نتیجه آدرسهای منحصر به فرد
زیادی را میتوان از این طریق بهوجود آورد. باوجود این آدرسهای
منحصربهفرد. مکانیزمهایی دسترسی و تأمین امنیت نیز دستخوش تغییر
میشوند.
ادامه مطلب ...
مسوولیتهای اصلی CIO کدامند؟
با
توجه به شرحی که پیرامون مهارتهای عمومی و تخصصی یک مدیر فناوری اطلاعات
در سازمان آوردیم، اینک به راحتی میتوان حدس زد که مسوولیتهای اساسی یک
CIO چهچیزهایی هستند. این مسوولیتها از یک سو به مهارتهای عمومی
مدیریتی وی و از سوی دیگر به مهارتهای تخصصی او مرتبط هستند. این
مسوولیتها را از دیدگاه دیگری نیز میتوان تقسیمبندی کرد. اگر خوب دقت
کنیم متوجه میشویم که برخی از وظایف یک <مدیر ارشد اطلاعات> (2) در
حقیقت مدیریت مقولات نرمافزاری مانند خود اطلاعات و نیروی انسانی مرتبط
با آن و نیز جنبههای راهبردی مدیریت است و برخی دیگر از وظایف او با
مقولاتی سختافزاری مانند دستگاهها و سیستمهای کامپیوتری گره خورده است.
ایده اصلی و کلی مدیریت اطلاعات در سازمان این است که یک نفر به نام CIO
باید علاوه بر فراهم ساختن بستر سختافزاری و نرمافزاری جریان اطلاعات در
سازمان، زمینه گردش صحیح و بهرهبرداری مناسب از این اطلاعات و
اندوختههای معنوی را در سازمان فراهم سازد.
به یک تعبیر میتوان نقش
مدیر فناوری اطلاعات در سازمان را به سیستم گردش وکنترل سوخت، آب و روغن
در یک اتومبیل تشبیه کرد. چنین سیستمی علاوه بر فراهم ساختن بستر گردش این
سه ماده حیاتی در اتومبیل، بهطور مرتب بر روند حرکت آنها در سراسر سیستم
نظارت میکند. اما بدیهی است که یک سازمان چیزی بیش از یک ماشین است و نقش
انسانی و تدبیر یک CIO در مجموعه وظایف و اختیارات او از اهمیت
فوقالعادهای برخوردار است. بنابراین، مقولاتی نظیر بودجه بندی، مدیریت
پروژه و مدیریت استراتژیک فناوری اطلاعات در سازمان نیز جزو مسوولیتهای
اصلی اوست.
1- مدیریت خدمات و ابزارهای دپارتمانIT
به
طور طبیعی اولین انتظاری که سازمان از یک مدیر ارشد اطلاعات دارد، مدیریت
روزمره خدمات و ابزارهای واحد IT سازمان است. این واحد، بستر لازم برای
فعالیتهای اطلاعاتی روزمره سایر واحدهای سازمان مانند دبیرخانه، واحد
ارتباط با ارباب رجوع، حسابداری و بخشهای دیگر را فراهم میکند. مدیر
فناوری اطلاعات در سازمان باید بر حُسن اجرای وظایف این بخش از سازمان
نظارت دائمی داشته باشد. همچنین بسیار محتمل است که واحد IT، خدمات
ویژهای نیز به کارمندان سازمان ارائه دهد (مثل اتصال اینترنت یا سرویس
ذخیرهسازی فایل در شبکه). در اینصورت، مدیر اطلاعات باید بر نحوه ارائه
این خدمات نیز نظارت داشته باشد.
2- مدیریت کارشناسان IT بدیهی
است که تا دو یا چند نفر به عنوان کارشناس کامپیوتر و فناوری اطلاعات در
یک سازمان مشغول به کار نباشند، صحبت از مدیریت فناوری اطلاعات در آن
سازمان معنایی نخواهد داشت. چنانکه پیشتر هم گفتیم، چگونگی تعامل با این
کارمندان و به اصطلاح سروکله زدن با کارشناسان IT سازمان، یکی از دغدغهها
و مسوولیتهای اصلی یک CIO است.
3- مدیریت ارتباطات یکی
از بخشهای مدیریت اطلاعات در سازمان، تسهیل روند آندسته از ارتباطات
درون و برون سازمانی است که به واسطه ابزارهای ارتباطی الکترونیکی و
کامپیوتری میان کارمندان شرکت از یک سو و نیز میان کارمندان و مخاطبان
فعالیتهای سازمان از سوی دیگر صورت میگیرد. نحوه دخالت مدیر ارشد
اطلاعات در این زمینه بیشتر فنی و تکنیکی است. نگاه CIO به روند ارتباطات
سازمان، نگاه ساختاری است. وظیفه مدیر فناوری اطلاعات در این زمینه آن
است که با شناسایی نقاط ضعف و قوت شریانهای اطلاعاتی درون سازمان و نحوه
اتصال آنها به بیرون از سازمان، به طور مداوم در فکر اصلاح و بهبود آن
باشد به گونه ای که کارمندان سازمان برای ارتباط گیری میان خود و مراجعان
و مشتریان سازمان با کمترین مانعی روبرو شوند.
4- فراهم ساختن امنیت اطلاعات و ارتباطات وقتی
صحبت از زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی سازمان به میان میآید، بیدرنگ
مهمترین موضوعی که به ذهن خطور میکند مساله چگونگی امنیت اطلاعات و
ارتباطات سازمان است. یک ساختار ارتباطی هرچقدر هم که پیشرفته باشد، اگر
امن نباشد، فلسفه اصلی بهکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان را زیر سوال
میبرد و همه کارکردهای مثبت آن را به خطر میاندازد. مدیر فناوری اطلاعات
در سازمان باید متوجه باشد که اگر به موازات تسهیل روند گردش اطلاعات در
سازمان فکری به حال افزایش امنیت بستر اطلاعاتی نکند، افزایش میزان تبادل
اطلاعات عملا به معنی به خطرانداختنِ هرچه بیشتر دانش، تجربه، سرمایه
معنوی و از همه مهمتر اسرار محرمانه سازمان است که گاه ارزش اقتصادی یا
راهبردی فراوان دارد.
5- مدیریت دانش
از
آنجا که امروزه اطلاعات، یکی از اَشکال اصلی و مهم سرمایه در سازمانهای
مترقی محسوب میشود، میتوان پیشبینی کرد که آندسته از سازمانها که خود
را نیازمند بهرهگیری از توان یک مدیر ارشد اطلاعات در مجموعه کادر مدیریت
سازمان میبینند، لابد به سطحی از پیشرفت در استفاده از فناوری اطلاعات
رسیدهاند که دانش و اطلاعات ذخیرهشده در سازمان، به کالایی گرانبها در
میان انواع سرمایه ها و داشتههای سازمان تبدیل شده است. مدیریت دانش یا
Knowledge Management در واقع یک مدیریت استراتژیک است. همانطور که کنترل
سرمایههای مالی سازمان یکی از حساسترین و راهبردیترین پایههای مدیریت
آن است، برای سازمانی که از روشهای دانشبر در کسبوکار خود استفاده
میکند نیز کنترل سرمایههای اطلاعاتی سازمان بسیار مهم و کلیدی است. بدون
شک این مورد یک از مهمترین مسوولیتهای یک CIO است.
6- مدیریت محتوا
یکی
دیگر از وظایف مهم CIO که ارتباط تنگاتنگی با امور اطلاعاتی روزمره سازمان
دارد، نحوه مدیریت محتوا یا Content Management است. در اینجا منظور از
محتوا چیزی جز همان دادهها و اطلاعات با ارزشی که بر بستر ارتباطی سازمان
جاری است نمیباشد. بهترین تعبیری که از مفهوم مدیریت محتوا در یک سازمان
میتوان ارائه کرد همان است که اصطلاحا Digital Workflow یا چرخه دیجیتالی
امور اطلاعاتی سازمان نامیده میشود. این چرخه ممکن است فقط محدود به
آندسته از اطلاعات که در کالبد سیستمهای کامپیوتری تولید و پردازش
میشوند باشد، یا به تدریج تمام چرخههای غیر دیجیتالی بروکراسی سازمان را
نیز دربرگیرد و آنها را هم شامل شود.
7- بودجه بندی مدیریت
اطلاعات و فناوری اطلاعات در یک سازمان کار بسیار حساس و ظریفی است.CIO
باید همواره به خاطر داشته باشد که فناوری اطلاعات آمده است که تا چرخه
امور در کسبوکار سازمان را تسهیل کند. اگر قرار باشد بهکارگیری فناوری
اطلاعات هزینههای سازمان را افزایش دهد و بهرهوری اندکی ایجاد کند، با
توجه به پیچیدگیهای فنیIT و نیاز مبرم آن به نیروی متخصص ماهر، در مجموع
کسبوکار سازمان به جای حرکت به سمت چابکی و کارآمدی، به سمت کاهش بازده و
پیچیدگی بیشتر حرکت خواهد کرد. در چنین شرایطی ممکن است مدیریت سازمان از
پیادهسازی فناوری اطلاعات در مقیاس عمده صرفنظر کند. هنرCIO ایناست که
یک برنامه زمانی قابل دفاع از نحوه هزینه شدن بودجه اختصاص یافته به توسعه
کاربری فناوری اطلاعات در سازمان ارائه نماید. به گونهای که دیگر مدیران
سازمان به تدریج آثار مثبت بهکارگیری فناوری اطلاعات را احساس کنند.
8- مدیریت پروژه
گاهی
اوقات انجام ماموریتهای محوله به واحد IT سازمان مستلزم به انجامرساندن
پروژههای ویژه کوچک و بزرگی است که فراتر از امور روزمره و عادی این واحد
هستند. در چنین مواقعی کنترل روند آغاز و پایان پروژه بسیار حیاتی است.
پروژههای مرتبط با فناوری اطلاعات، حتی پروژههای کوچک، نوعاً دارای سطحی
از پیچیدگی و ظرافت هستند که اگر پیشبینی نشوند، انجام این پروژهها
نهایتا حاصلی جز صرف هزینههای زیاد و بازده اندک نخواهند داشت. زمانبندی
انجام پروژههای مشابه نیز از یک سازمان به سازمان دیگر تفاوت دارد. زیرا
سیستم کسبوکار، زیرساخت اطلاعاتی و میزان تخصص و دانش نیروی انسانی در
سازمانها متفاوتند. مدیران باتجربهتر میتوانند با توجه به وضعیت کنونی
سازمان و نوع ماموریت و کسبوکار سازمان، پیشبینی کنند که یک پروژه مشخص
چقدر زمان میبرد و به چه پیشنیازهایی وابسته است. در واقع هنگامی که
پای اجرای یکی از این پروژهها به میان میآید، هیچکس بهتر از CIO قادر
به تصمیمگیری صحیح در این زمینه نیست و از همین رو مدیریت و کنترل پروژه
هایIT بر عهده اوست.
9- ارتباط با سایر مدیران CEO) ، CTO و ...)واحدIT
سازمان یک واحد مجزا نیست. فعالیت روزانه آن با اوضاع و احوال و نیازها و
مشکلات سایر بخشهای سازمان گره خورده است. در چنین شرایطی کاملا بدیهی به
نظر میرسد که تعامل با مدیران سایر بخشهای سازمان را جزو وظایف روزمره
CIO بدانیم. حتی گاهی اوقات این تعامل نقش استراتژیک و حساسی پیدا میکند.
مثلا در برخی سازمانهای بسیار بزرگ (مانند شرکتهای خودرو سازی) مدیران
دیگری نیز وجود دارند که بر حسن بهکارگیری و مدیریت دیگر فناوریهای مورد
نیاز سازمان نظارت کنند. گاهی اوقات از اصطلاح CTO یا مدیر ارشد فناوری
برای این منظور استفاده میشود. در این گونه موارد، استفاده از فناوری
پیشرفته فقط محدود به فناوری اطلاعات نیست بلکه فناوریهای دیگری را نیز
دربرمیگیرد. حتی در بعضی سازمانهای ممکن است CIO تحت مدیریت CTO که به
نوبه خود بر عملکرد تمام جنبههای فناورانه در سازمان نظارت میکند، عمل
نماید. به هرحال ساختار مدیریتی سازمان هرچه که باشد، مدیر ارشد اطلاعات
معمولا یکی از آندسته مدیرانی است که بنا به ماهیت کار و مسوولیتش نیاز
فراوانی به تعامل با دیگر مسوولین سازمان دارد. این تعامل آنقدر مهم است
که فراتر از یک نیاز بلکه جزو مسوولیتهای اصلی او به شمار میرود.
10- مدیریت استراتژیک
نهایتاً
باید بر این نکته مهم تاکید کرد که مدیریت فناوری اطلاعات یا به تعبیر
دیگر، مدیریت اطلاعات سازمان یک مدیریت استراتژیک است. معنای این حرف آن
است که ممکن است موقعیتهای حساس و سرنوشتسازی برای راهبری فناوری
اطلاعات در سازمان پدید آید که نیازمند تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای
به موقع و موثر باشد. این ویژگی ناشی از ماهیت پویا و سیال فناوری اطلاعات
و صنعت کامپیوتر است. این صنعت خیلی سریع تغییر میکند و مدیریت مسائل
مرتبط با آن، حتی در گستره کوچکی مثل یک سازمان (در مقایسه با گستره کلان
جامعه) کندی و رخوت را برنمیتابد. تصمیمات باید سریع و موثر اتخاذ شوند.
تصمیمهای دیرهنگام و یا اشتباه ممکن است عواقب جبرانناپذیری درپیداشته
باشد. متاسفانه هیچکس نمیتواند در چنین مواقعی به مدیر ارشد اطلاعات
بگوید که کدام تصمیم درست خواهد بود. این وظیفه اوست که با شناختی که از
واقعیتهای صنعت فناوری اطلاعات و مختصات کسبوکار سازمان مطبوعش دارد،
تصمیم درست و به هنگام را اتخاذ کند و برانجام آن پافشاری نماید.
پینوشت:
(1) کلیه
این عناوین و مفاهیم را در شمارههای قبلی ماهنامه شبکه و تحت همین عنوان
" الفبای مدیریت فناوری اطلاعات " توضیح دادهایم.
(2) بد نیست در پایان این مقاله یادآوری کنم که معنای دقیق کلمه CIO (برگرفته ازعبارت
Chief
information Officer)، مدیر ارشد اطلاعات است که ما در این مقاله سه قسمتی
با نام مدیرفناوری اطلاعات از آن یاد کردیم. بهنظرممعادل اخیر بیش از
معنی تحت الفظی کلمه گویای مسوولیت و موضوع این شغل است.
منبع : ماهنامه شبکه