یوزر نیم و پسورد در داخل قسمت نظرات
لطفا برای بقای بیشتر اکانت logout فراموش نشود
آموزش الکترونیکی لازمه ی جامعه اطلاعاتی بوده و بعنوان یکی از ابزارهای بالقوه جهت توانمند سازی شهروندان در شهر الکترونیکی محسوب می گردد.با توجه به رشد کمی و کیفی آموزش های الکترونیکی طی سالهای گذشته در کشور و ضرورت توسعه و ارتقاء این خدمات ، چهارمین کنفرانس آموزش الکترونیکی با شعار ارزیابی و باز تولید(Evaluation & Refactoring) و توجه ویژه به کاربران و فراگیران برگزار خواهد شد. این کنفرانس در نظر دارد در کنار ارائه مبانی نظری و یافته های علمی در این حوزه، به معرفی دستاوردها و تجربیات موفق مراکز آموزشی، سازمانهای دولتی و خصوصی نیز بپردازد.
این کنفرانس بعلاوه برنامه های گسترده ای نسبت به جلب مشارکت اشخاص حقیقی و عموم شهروندان داشته و با برگزاری کارگاههای آموزشی و مسابقات مختلف در حوزه ی محتوی الکترونیکی جهت فرهنگ سازی و گسترش آن تلاش می نماید.
1.رویکردها و تکنیک های طراحی محتوی آموزشی |
2. سازمان و مدیریت آموزش الکترونیکی |
3. زیرساخت های فناوری در حوزه ی آموزش الکترونیکی |
4. زیر ساختهای فرهنگی- اجتماعی برای آموزش الکترونیکی |
5.بومی سازی آموزش الکترونیکی |
6.استانداردهای آموزش الکترونیکی |
7.سیستمهای مدیریت آموزش الکترونیکی |
8.سنجش و ارزیابی در آموزش الکترونیکی |
9. مورد کاوی در توسعه آموزش الکترونیکی |
10. مورد کاوی موانع و چالشهای آموزش الکترونیکی |
11.بهداشت روانی در آموزش الکترونیکی |
12.تربیت نیروی انسانی برای آموزش الکترونیکی |
13.روشهای پژوهش در آموزش الکترونیکی |
14.مباحث حقوقی مالکیت معنوی در آموزش الکترونیکی |
15.اقتصاد آموزش الکترونیکی |
16.آموزش الکترونیکی و تجارت الکترونیکی |
17.توسعه منابع انسانی به کمک آموزش الکترونیکی |
18.کلیه زمینه های بین رشته ای در آموزش الکترونیکی |
ارسال اصل مقالات |
25 مهر ماه 88 |
ارسال آثار برای تولید محتوا |
25 مهر ماه 88 |
پذیرش مقالات و نتایج مسابقات |
25 آبان ماه 88 |
رزرو غرفه در نمایشگاه جانبی |
15 مهر ماه 88 |
برگزاری کارگاه ها |
17 آذر ماه 88 |
برگزاری کنفرانس |
18 و 19 آذر ماه 88 |
مسوولیتهای اصلی CIO کدامند؟
با
توجه به شرحی که پیرامون مهارتهای عمومی و تخصصی یک مدیر فناوری اطلاعات
در سازمان آوردیم، اینک به راحتی میتوان حدس زد که مسوولیتهای اساسی یک
CIO چهچیزهایی هستند. این مسوولیتها از یک سو به مهارتهای عمومی
مدیریتی وی و از سوی دیگر به مهارتهای تخصصی او مرتبط هستند. این
مسوولیتها را از دیدگاه دیگری نیز میتوان تقسیمبندی کرد. اگر خوب دقت
کنیم متوجه میشویم که برخی از وظایف یک <مدیر ارشد اطلاعات> (2) در
حقیقت مدیریت مقولات نرمافزاری مانند خود اطلاعات و نیروی انسانی مرتبط
با آن و نیز جنبههای راهبردی مدیریت است و برخی دیگر از وظایف او با
مقولاتی سختافزاری مانند دستگاهها و سیستمهای کامپیوتری گره خورده است.
ایده اصلی و کلی مدیریت اطلاعات در سازمان این است که یک نفر به نام CIO
باید علاوه بر فراهم ساختن بستر سختافزاری و نرمافزاری جریان اطلاعات در
سازمان، زمینه گردش صحیح و بهرهبرداری مناسب از این اطلاعات و
اندوختههای معنوی را در سازمان فراهم سازد.
به یک تعبیر میتوان نقش
مدیر فناوری اطلاعات در سازمان را به سیستم گردش وکنترل سوخت، آب و روغن
در یک اتومبیل تشبیه کرد. چنین سیستمی علاوه بر فراهم ساختن بستر گردش این
سه ماده حیاتی در اتومبیل، بهطور مرتب بر روند حرکت آنها در سراسر سیستم
نظارت میکند. اما بدیهی است که یک سازمان چیزی بیش از یک ماشین است و نقش
انسانی و تدبیر یک CIO در مجموعه وظایف و اختیارات او از اهمیت
فوقالعادهای برخوردار است. بنابراین، مقولاتی نظیر بودجه بندی، مدیریت
پروژه و مدیریت استراتژیک فناوری اطلاعات در سازمان نیز جزو مسوولیتهای
اصلی اوست.
1- مدیریت خدمات و ابزارهای دپارتمانIT
به
طور طبیعی اولین انتظاری که سازمان از یک مدیر ارشد اطلاعات دارد، مدیریت
روزمره خدمات و ابزارهای واحد IT سازمان است. این واحد، بستر لازم برای
فعالیتهای اطلاعاتی روزمره سایر واحدهای سازمان مانند دبیرخانه، واحد
ارتباط با ارباب رجوع، حسابداری و بخشهای دیگر را فراهم میکند. مدیر
فناوری اطلاعات در سازمان باید بر حُسن اجرای وظایف این بخش از سازمان
نظارت دائمی داشته باشد. همچنین بسیار محتمل است که واحد IT، خدمات
ویژهای نیز به کارمندان سازمان ارائه دهد (مثل اتصال اینترنت یا سرویس
ذخیرهسازی فایل در شبکه). در اینصورت، مدیر اطلاعات باید بر نحوه ارائه
این خدمات نیز نظارت داشته باشد.
2- مدیریت کارشناسان IT بدیهی
است که تا دو یا چند نفر به عنوان کارشناس کامپیوتر و فناوری اطلاعات در
یک سازمان مشغول به کار نباشند، صحبت از مدیریت فناوری اطلاعات در آن
سازمان معنایی نخواهد داشت. چنانکه پیشتر هم گفتیم، چگونگی تعامل با این
کارمندان و به اصطلاح سروکله زدن با کارشناسان IT سازمان، یکی از دغدغهها
و مسوولیتهای اصلی یک CIO است.
3- مدیریت ارتباطات یکی
از بخشهای مدیریت اطلاعات در سازمان، تسهیل روند آندسته از ارتباطات
درون و برون سازمانی است که به واسطه ابزارهای ارتباطی الکترونیکی و
کامپیوتری میان کارمندان شرکت از یک سو و نیز میان کارمندان و مخاطبان
فعالیتهای سازمان از سوی دیگر صورت میگیرد. نحوه دخالت مدیر ارشد
اطلاعات در این زمینه بیشتر فنی و تکنیکی است. نگاه CIO به روند ارتباطات
سازمان، نگاه ساختاری است. وظیفه مدیر فناوری اطلاعات در این زمینه آن
است که با شناسایی نقاط ضعف و قوت شریانهای اطلاعاتی درون سازمان و نحوه
اتصال آنها به بیرون از سازمان، به طور مداوم در فکر اصلاح و بهبود آن
باشد به گونه ای که کارمندان سازمان برای ارتباط گیری میان خود و مراجعان
و مشتریان سازمان با کمترین مانعی روبرو شوند.
4- فراهم ساختن امنیت اطلاعات و ارتباطات وقتی
صحبت از زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی سازمان به میان میآید، بیدرنگ
مهمترین موضوعی که به ذهن خطور میکند مساله چگونگی امنیت اطلاعات و
ارتباطات سازمان است. یک ساختار ارتباطی هرچقدر هم که پیشرفته باشد، اگر
امن نباشد، فلسفه اصلی بهکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان را زیر سوال
میبرد و همه کارکردهای مثبت آن را به خطر میاندازد. مدیر فناوری اطلاعات
در سازمان باید متوجه باشد که اگر به موازات تسهیل روند گردش اطلاعات در
سازمان فکری به حال افزایش امنیت بستر اطلاعاتی نکند، افزایش میزان تبادل
اطلاعات عملا به معنی به خطرانداختنِ هرچه بیشتر دانش، تجربه، سرمایه
معنوی و از همه مهمتر اسرار محرمانه سازمان است که گاه ارزش اقتصادی یا
راهبردی فراوان دارد.
5- مدیریت دانش
از
آنجا که امروزه اطلاعات، یکی از اَشکال اصلی و مهم سرمایه در سازمانهای
مترقی محسوب میشود، میتوان پیشبینی کرد که آندسته از سازمانها که خود
را نیازمند بهرهگیری از توان یک مدیر ارشد اطلاعات در مجموعه کادر مدیریت
سازمان میبینند، لابد به سطحی از پیشرفت در استفاده از فناوری اطلاعات
رسیدهاند که دانش و اطلاعات ذخیرهشده در سازمان، به کالایی گرانبها در
میان انواع سرمایه ها و داشتههای سازمان تبدیل شده است. مدیریت دانش یا
Knowledge Management در واقع یک مدیریت استراتژیک است. همانطور که کنترل
سرمایههای مالی سازمان یکی از حساسترین و راهبردیترین پایههای مدیریت
آن است، برای سازمانی که از روشهای دانشبر در کسبوکار خود استفاده
میکند نیز کنترل سرمایههای اطلاعاتی سازمان بسیار مهم و کلیدی است. بدون
شک این مورد یک از مهمترین مسوولیتهای یک CIO است.
6- مدیریت محتوا
یکی
دیگر از وظایف مهم CIO که ارتباط تنگاتنگی با امور اطلاعاتی روزمره سازمان
دارد، نحوه مدیریت محتوا یا Content Management است. در اینجا منظور از
محتوا چیزی جز همان دادهها و اطلاعات با ارزشی که بر بستر ارتباطی سازمان
جاری است نمیباشد. بهترین تعبیری که از مفهوم مدیریت محتوا در یک سازمان
میتوان ارائه کرد همان است که اصطلاحا Digital Workflow یا چرخه دیجیتالی
امور اطلاعاتی سازمان نامیده میشود. این چرخه ممکن است فقط محدود به
آندسته از اطلاعات که در کالبد سیستمهای کامپیوتری تولید و پردازش
میشوند باشد، یا به تدریج تمام چرخههای غیر دیجیتالی بروکراسی سازمان را
نیز دربرگیرد و آنها را هم شامل شود.
7- بودجه بندی مدیریت
اطلاعات و فناوری اطلاعات در یک سازمان کار بسیار حساس و ظریفی است.CIO
باید همواره به خاطر داشته باشد که فناوری اطلاعات آمده است که تا چرخه
امور در کسبوکار سازمان را تسهیل کند. اگر قرار باشد بهکارگیری فناوری
اطلاعات هزینههای سازمان را افزایش دهد و بهرهوری اندکی ایجاد کند، با
توجه به پیچیدگیهای فنیIT و نیاز مبرم آن به نیروی متخصص ماهر، در مجموع
کسبوکار سازمان به جای حرکت به سمت چابکی و کارآمدی، به سمت کاهش بازده و
پیچیدگی بیشتر حرکت خواهد کرد. در چنین شرایطی ممکن است مدیریت سازمان از
پیادهسازی فناوری اطلاعات در مقیاس عمده صرفنظر کند. هنرCIO ایناست که
یک برنامه زمانی قابل دفاع از نحوه هزینه شدن بودجه اختصاص یافته به توسعه
کاربری فناوری اطلاعات در سازمان ارائه نماید. به گونهای که دیگر مدیران
سازمان به تدریج آثار مثبت بهکارگیری فناوری اطلاعات را احساس کنند.
8- مدیریت پروژه
گاهی
اوقات انجام ماموریتهای محوله به واحد IT سازمان مستلزم به انجامرساندن
پروژههای ویژه کوچک و بزرگی است که فراتر از امور روزمره و عادی این واحد
هستند. در چنین مواقعی کنترل روند آغاز و پایان پروژه بسیار حیاتی است.
پروژههای مرتبط با فناوری اطلاعات، حتی پروژههای کوچک، نوعاً دارای سطحی
از پیچیدگی و ظرافت هستند که اگر پیشبینی نشوند، انجام این پروژهها
نهایتا حاصلی جز صرف هزینههای زیاد و بازده اندک نخواهند داشت. زمانبندی
انجام پروژههای مشابه نیز از یک سازمان به سازمان دیگر تفاوت دارد. زیرا
سیستم کسبوکار، زیرساخت اطلاعاتی و میزان تخصص و دانش نیروی انسانی در
سازمانها متفاوتند. مدیران باتجربهتر میتوانند با توجه به وضعیت کنونی
سازمان و نوع ماموریت و کسبوکار سازمان، پیشبینی کنند که یک پروژه مشخص
چقدر زمان میبرد و به چه پیشنیازهایی وابسته است. در واقع هنگامی که
پای اجرای یکی از این پروژهها به میان میآید، هیچکس بهتر از CIO قادر
به تصمیمگیری صحیح در این زمینه نیست و از همین رو مدیریت و کنترل پروژه
هایIT بر عهده اوست.
9- ارتباط با سایر مدیران CEO) ، CTO و ...)واحدIT
سازمان یک واحد مجزا نیست. فعالیت روزانه آن با اوضاع و احوال و نیازها و
مشکلات سایر بخشهای سازمان گره خورده است. در چنین شرایطی کاملا بدیهی به
نظر میرسد که تعامل با مدیران سایر بخشهای سازمان را جزو وظایف روزمره
CIO بدانیم. حتی گاهی اوقات این تعامل نقش استراتژیک و حساسی پیدا میکند.
مثلا در برخی سازمانهای بسیار بزرگ (مانند شرکتهای خودرو سازی) مدیران
دیگری نیز وجود دارند که بر حسن بهکارگیری و مدیریت دیگر فناوریهای مورد
نیاز سازمان نظارت کنند. گاهی اوقات از اصطلاح CTO یا مدیر ارشد فناوری
برای این منظور استفاده میشود. در این گونه موارد، استفاده از فناوری
پیشرفته فقط محدود به فناوری اطلاعات نیست بلکه فناوریهای دیگری را نیز
دربرمیگیرد. حتی در بعضی سازمانهای ممکن است CIO تحت مدیریت CTO که به
نوبه خود بر عملکرد تمام جنبههای فناورانه در سازمان نظارت میکند، عمل
نماید. به هرحال ساختار مدیریتی سازمان هرچه که باشد، مدیر ارشد اطلاعات
معمولا یکی از آندسته مدیرانی است که بنا به ماهیت کار و مسوولیتش نیاز
فراوانی به تعامل با دیگر مسوولین سازمان دارد. این تعامل آنقدر مهم است
که فراتر از یک نیاز بلکه جزو مسوولیتهای اصلی او به شمار میرود.
10- مدیریت استراتژیک
نهایتاً
باید بر این نکته مهم تاکید کرد که مدیریت فناوری اطلاعات یا به تعبیر
دیگر، مدیریت اطلاعات سازمان یک مدیریت استراتژیک است. معنای این حرف آن
است که ممکن است موقعیتهای حساس و سرنوشتسازی برای راهبری فناوری
اطلاعات در سازمان پدید آید که نیازمند تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای
به موقع و موثر باشد. این ویژگی ناشی از ماهیت پویا و سیال فناوری اطلاعات
و صنعت کامپیوتر است. این صنعت خیلی سریع تغییر میکند و مدیریت مسائل
مرتبط با آن، حتی در گستره کوچکی مثل یک سازمان (در مقایسه با گستره کلان
جامعه) کندی و رخوت را برنمیتابد. تصمیمات باید سریع و موثر اتخاذ شوند.
تصمیمهای دیرهنگام و یا اشتباه ممکن است عواقب جبرانناپذیری درپیداشته
باشد. متاسفانه هیچکس نمیتواند در چنین مواقعی به مدیر ارشد اطلاعات
بگوید که کدام تصمیم درست خواهد بود. این وظیفه اوست که با شناختی که از
واقعیتهای صنعت فناوری اطلاعات و مختصات کسبوکار سازمان مطبوعش دارد،
تصمیم درست و به هنگام را اتخاذ کند و برانجام آن پافشاری نماید.
پینوشت:
(1) کلیه
این عناوین و مفاهیم را در شمارههای قبلی ماهنامه شبکه و تحت همین عنوان
" الفبای مدیریت فناوری اطلاعات " توضیح دادهایم.
(2) بد نیست در پایان این مقاله یادآوری کنم که معنای دقیق کلمه CIO (برگرفته ازعبارت
Chief
information Officer)، مدیر ارشد اطلاعات است که ما در این مقاله سه قسمتی
با نام مدیرفناوری اطلاعات از آن یاد کردیم. بهنظرممعادل اخیر بیش از
معنی تحت الفظی کلمه گویای مسوولیت و موضوع این شغل است.
منبع : ماهنامه شبکه
![]() |
به گزارش روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد حسین صفار هرندی طی احکام جداگانهای حجت الاسلام حمید شهریاری (دبیر شورای عالی اطلاع رسانی)، مهدی افراسیابی (معاون سازمان صدا و سیما)، علیرضا قدمیاری (مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور) علیرضا جهانگیری (معاون وزارت علوم تحقیقات و فناوری)، میثم نیلی (مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، مهدی صرامی (دبیر ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی)، بابک خانیان (دبیر اجرایی نمایشگاه و جشنواره)، بهروز مینایی (مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای) و پرویز کرمی (مشاور وزیر و مدیر کل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) را به عنوان عضو شورای سیاستگذاری سومین جشنواره و نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال منصوب کرد.
در حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح شده است: با توجه به برگزاری موفق دو دوره جشنواره و نمایشگاه ملی رسانه های دیجیتال امید است با بهره گیری از تجربیات گذشته و نظریات صاحبنظران و استفاده از طرح های نو، این رویداد بزرگ فرهنگی با شکوه و اثرگذاری هرچه بیشتر برگزار شود.
سومین جشنواره و نمایشگاه رسانه های دیجیتال امسال به صورت بین المللی و با حضور بیش از 15 کشور از 8 تا 18 مهر ماه سال جاری در محل مصلی امام خمینی (ره) تهران برگزار می شود.
تعریفE.R.P
ارائه تعریفی جامع برای ERP مشکل است. صاحب نظران
تعاریف مختلفی برای ERP ارائه داده اند که هر کدام جنبه های خاصی از این
سیستم را مورد توجه قرار می دهد. شاید آشنایی با ویژگیها، قابلیتها و
کارکردهای ERP در بخشهای مختلف سازمان در آینده بتواند کمک خوبی برای
شناخت کامل این سیستم باشد اما در این بخش برای اینکه بتوانیم زمینه های
لازم را برای پرداخن به بخشهای بعدی فراهم آوریم، تعاریف مختلفی را که
برای این سیستم ارائه شده است، مورد بررسی قرار می دهیم.
یکی از بهترین تعاریفی که برای ERP وجود دارد عبارت است از:
"
بسته نرم افزاری کاربردی ERP یک مجموعه از ماژولهای یکپارچه آماده راه
اندازی از پیش طراحی شده و از پیش مهندسی شده ای است که تمام فرایندهای
تجاری سازمان را پوشش می دهد.
دست یابی به حداکثر کارایی در
پیاده سازی این نرم افزار با هماهنگ سازی آن با نیازهای سازمانی، بسیار
پیچیده است.ERP به سازمان برای فعالیت در محیطی یکپارچه از نظر اطلاعاتی و
فرایند گرا و اطلاعات محور و بصورت Real-time کمک بسیار زیادی می کند."
در تعریف فوق نکات قابل توجهی وجود دارد که قبل از پرداختن به سایر تعریف ها بهتر است آنها را مورد بررسی قرار دهیم.
تعریف
بیانگر این موضوع است که ERP یک مجموعه یا یک Suit نرم فزاری است. در
ادبیات فناوری اطلاعات و ارتباطات، Suit به مجموعه های نرم افزاری مستقل
ولی مرتبط به یکدیگری اطلاق می شود که برای دست یابی که مقاصد خاصی طراحی
شده اند. امکان تبادل سریع اطلاعات بین این نرم افزارها و همسانی محیط
کاری در آنها، از مهمترین ویژگیهای این مجموعه هاست. این مجموعه نرم
افزارها هر کدام برای هدف خاصی طراحی شده اند. ولی در عین استقلال
عملیاتی، امکان تبادل اطلاعات در بین آنها به راحتی امکان پذیر است و از
سوی دیگر ساختار ظاهری و یا User interface در همه آنها بسیار به یکدیگر
شبیه است. ERP ها دقیقا چنین ویژگی را دارند یعنی خود مجموعه ای از چندین
نرم افزار مستقل ولی مرتبط به یکدیگر هستند که امکان تبادل اطلاعات در بین
آنها به راحتی وجود دارد.
بلافاصله در همین تعریف بر ساختار
ماژولار البته از نوع یکپارچه سیستم تاکید شده است. ماژولها در ادبیات
برنامه نویسی به مجوعه برنامه های مستقلی اطلاق می شود که در داخل برنامه
های دیگر به اجرا در می آیند. در تعریف ارائه شده برای ERP، منظور از
ساختار ماژولار بیشتر استقلال بخشهای مختلف برنامه از یکدیگراست به این
معنا که وجود برنامه ها یا نرم افزارها یا ماژولهای مختلفی از جمله مالی و
حسابداری، منابع انسانی، برنامه ریزی و کنترل تولید و عملیات و ... در دل
یک بسته ERP مانع از توسعه بخشهایی از ERP در سازمان نمی شود. بنابراین
شما حتی می توانید به صورت انتخابی بخشهایی(ماژولهایی) از یک بسته نرم
افزاری ERP را انتخاب و پیاده سازی نمایید بدون اینکه نیاز به پیاده سازی
تمامی بخشهای آن باشد. ساختار ماژولار ERP این امکان رابه شما می دهد که
ماژولهای مختلف را از تامین کنندگان مختلف تهیه و سپس مجموعه آنها را در
کنار یکدیگر قرار دهید. البته رعایت استاندارهایی در تولید ERP از طرف
تامین کنندگان و فروشندگان (vendor) نرم افزار باعث تسهیل در انجام این
کار شده است. در حال حاضر شرکتهایی هستند که که بخشهای مختلف ERP خود را
حتی از بیش از 3 یا 4 تامین کننده تهیه کرده و سپس آنها را در کنار هم
قرار داده اند.
یکپارچگی ماژولها در سیستم ERP به معانی مختلفی
می تواند باشد. یکپارچگی از لحاظ امکان افزودن ماژولهای جدید، یکپارچگی از
لحاظ پوشش دادن به تمامی فرایندهای مورد نیاز در یک بخش سازمان، یکپارچگی
از لحاظ عدم تکرار برخی از فرایندها و یا حتی بخش یا بخشهایی از یک
فرایند، یکپاچرگی از لحاظ اطلاعاتی و عدم تکرار داده ها در کل سیستم و....
اما آنچه که می توان از این تعریف بصورت کلی استنباط نمود، پوشش کامل نرم
افزار بر روی فرایندهایی است که نرم افزار برای آنها پیاده سازی می شود.
به عنوان مثال با پیاده سازی ماژول حسابداری و مالی، تمامی فرایندهایی که
در واحد حسابداری و مالی سازمان تعریف شده اند، تحت پوشش قرار می گیرند.
از
پیش طراحی، آماده و مهندسی شده بودن ERP بیانگر بخشی دیگر از ویژگیهای این
بسته نرم افزاری است. سیستمهای ERP بر اساس بهترین فرایندهای موجود یا
Best Practice ها در بخشهای مختلف صنعت طراحی شده اند. به این معنا که
فرایندهایی که در بسته های نرم افزاری ERP برای پشتیبانی از روالهای کلیدی
سازمان قرار گرفته است، بر اساس رویه های استانداری طراحی شده که به تجربه
ثابت شده بهترین راه برای انجام آن فرایند خاص است. به عنوان مثال رویه
های حسابداری تعبیه شده در ماژول حسابداری و مالی این سیستم از بررسی و
تجزیه و تحلیل سیستمهای مالی سازمانهای بسیار گرفته شده و در نهایت رویه
ای ارائه شده که آزمونهای مختلف را پشت سر گذاشته و بهترین راه برای انجام
آن فرایند است.
یکی از ویژگیهایی که لازم است در این بخش مورد
توجه قرار گیرد، آماده بودن این نرم افزار است. بسته نرم افزاری ERP بصورت
آماده و از پیش طراحی شده با توجه به ویژگیهایی که قبلا به آن اشاره شد در
بازار موجود است و عرضه کنندگان مختلفی آن را در اختیار سازمانها قرار می
دهند. البته ERP عرضه شده توسط هر یک از آنها دارای ویژگیهای خاص خود بوده
و تفاوتهای زیادی بین آنها وجود دارد. این تفاوت بیشتر ناشی از پیش زمینه
شرکتهای عرضه کننده ERP است. برخی از آنها پیش زمینه حسابداری و مالی خوبی
دارند و به همین جهت ماژولهای حسابداری و مالی عرضه شده توسط آنها از شهرت
زیادی برخوردار است. برخی دارای زمینه تولیدی هستند و برخی دارای زمینه
تخصصی تهیه سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی. این تفاوت در زمینه ها از یک
سو و از سوی دیگر توجه این عرضه کنندگان به صنایع خاص و نوع نگرش آنها به
ERP، باعث تولید بسته های نرم افزاری ERP متفاوتی شده است. مثلا ERP عرضه
شده توسط یک عرضه کننده بسیار مناسب صنعت خودرو است و دیگری برای
دانشگاهها و مراکز آموزشی مناسب است. با وجود این تفاوتها از لحاظ ساختاری
و ترکیبی تفاوت چندانی بین بسته های ERP مختلف وجود ندارد. ذکر این نکته
در اینجا لازم است که برخی سازمانها بسته نرم افزاری ERP را خریداری نمی
کنند بلکه با توجه به تخصصی که در سازمان آنها وجود دارد، خود راسا نسبت
به توسعه نرم افزار ERP اقدام می کنند که البته این موضوع دارای مزایا و
معایب بی شماری است که در فرصتی مناسب به آن پرداخته خواهد شد.
پیاده
سازی ERP در سازمان بستری یکپارچه برای تبادل سریع اطلاعات بین بخشها و
فرایندهای مختلف فراهم می آورد. این یکپارچگی بیشتر از آنجا ناشی می شود
که تمامی اطلاعات سیستم تنها در یک پایگاه داده ذخیره سازی شده و مانند
سیستمهای جزیره ای موجود در سازمانها، اطلاعات در پایگاههای داده ای
متفاوت با یکدیگر از جنبه های مختلف، ذخیره سازی نمی شود. یکسانی زیرساخت
توسعه ERP در ماژولهای مختلف امکان توسعه آن را در کوتاه مدت و بلند مدت
فراهم می آورد. به بیانی دیگر از یک Platform و زبان برنامه نویسی یکسان
در طراحی و ساخت تمامی ماژولهای ERP استفاده می شود